قدمت قلعه ی کنت به 4تا5قرن میرسد.مواد مصالح به کار رفته در دیوار های آن خشت وگل ن دهستان است.
وسقف آن از شاخ وبرگ ،وتنه درختان خرما می باشد.دستور ساخت قلعه را سردارشهسوارصادر کرده است که در آن زمان از قدرت زیادی بر خوردار بوده است.بیشترین قدرت درآن زمان در اختیار اقوامی به نام سرداران بوده است والقابی به نام حاکم وجود نداشته است. سرداران برای ساختن این قلعه مردم را به زور وادار به کار می کردند . مردم با الاغ و قاطر خشت گل را را بالا ی
کوه(چون قلعه را باید بالا ی کوه می ساختند) می بردند . مردم در یک صف بزرگ طویل ایستاده بودنند وموادو مصالح را دست به دست به محل کار می بردند تا کارشان زودتر تمام شود. سردار شهسوار سعی می کردبا انجام کار خوب توجه مردم را به خود جلب کند تا ازآنها برای انجام کارهای خویش واهدافش اشتفاده کند .بعد از آن که اتاق های پایین قلعه تمام شد،سردار شهسوار برای سکونت و حکمرانی به آنجا رفت .پس از اینکه سردار شهسوار ازدنیا رفت پسرش یعنی میر للََِِّ به سرداری رسید .وی توانست با انجام کارهای خوب خود را در دل مردم جا دهد .پس از مدتی تصمیم گرفت بر بنای ابتدایی قلعه بیفزاید ، بنابراین اتاقهای ضلع جنوبی را بنا کرد . پس از اینکه این اتاق ها ساخته شد ودر آنها سکونت یافت ،جشن بزرگی را برگزار کرد که گفته می شود هفت شبانه روز طول کشید واز آن پس قلعه کنت ،به قلعه ی میر للَََِّ معروف شد .پس از گذشت سالها میر للََّ درگذشت پسرش نور محمد جانشین پدر شد . اما از سرداری او زمان زیادی نگذ شته بود که یوسف خان ، سردار سیب، به قلعه ی کنت حمله کرد و سردار نور محمد را از قلعه بیرون کرده ،خود را سردار قلعه خواند.تغییری که سردار یوسف خان نسبت به بقیه سرداران داشت این بود که سیاست هایی که بکار می برد بیشتر درجهت جلب رضایت مردم بود . یوسف خان سردار به کمک مردم به تجدید وبازسازی قلعه پرداخت و دومین طبقه را بنا کرد که در قسمت شمال شرق قرار دارد . بعد از مرگ یوسف خان سردار ،غلام رسول خان روی کار آمد و وخود را حاکم قلعه خواند. غلام رسول خان سرداری خود را به حاکمی تغییر داد .حاکم قلعه با کمک گرفتن از بنّایان معروف وماهری به نام های جلال و دادرحمن ،طبقه بالای قلعه را بنا کرد . افراد نزدیک حاکم خانه های خود را دور قلعه ساختند ودر آنها سکونت یافتند .که کار به دستور حاکم انجام گرفته بود . حاکم از این کار چند دلیل داشت، مهمترین آن جلوگیری از حمله راهزنان بود .در آن زمان حاکمان محصولات مردم رابه زور می گرفتند وبه انبار های قلعه می بردند و همچنین مالیات های هنگفتی می گرفتند و چنانچه کسی از دادن مالیات خودداری یا اعتراض می کرد ،مورد آزارو اذیت وشکنجه ی سربازان حاکم قرار می گرفت بعد از غلام رسول خان پسرش محمد شاه برتخت حاکمی نشست . محمد شاه همانند پدرش شیوه ی ظلم ستم را پیشه گرفت وبه زور زمین های مردم را می گرفت.محمد شاه پس از ظلم ستم های زیاد به مردم بیچاره به حالت دردناکی از دنیا رفت .
پس از محمد شاه پسرش احمد خان عهده دار قلعه شد اما همچون پدر عمل نکرد .یعنی رفتاری خوب وبدور از ظلم و ستیزی با مردم داشت . بر روی تخت حاکمیت ننشست و روابط خوبی با مردم داشت وزندگی را در داخل روستا ودر بین مردم به سکونت در قلعه ترجیح داد.
بنابراین وی مدت زیدی در قلعه نماند. دوران زندگی احمد خان مصادف بود با رژیم شاهنشاهی پهلوی ایران وبا پیروزی انقلاب اسلامی در سال 57 حاکیت احمد خان به پایان رسیدوسلسله ی حاکمی جای خود را به حکومت مردمی داد .و سرانجام احمد خان آخرین فرزند حاکم کنت پس از 69سال زندگی از این دنیا رخت بر بست وزندگی را الوداع گفت. فرزندان احمد خان پس از وی به زندگی داخل روستا وبین مردم بسنده کردند . پس از اینکه قلعه رها شد ، در اثر عوامل طبیعی باد وباران دچار تخریب جدی شد و هم اکنون با بودجه ی میراث فرهنگی ، در حال بازسازی وتعمیر است تا از ویرانی آن جلو گیری شود و برای آیندگان باقی بماند .
سامانه پیامکی 